بیماری روزئولا
بعد از شب تولدت این بیماری را گرفتی. خیلی بد بود. تب و لرز شدید و بعضی موقع ها تبت انقدر بالا می رفت که مجبور می شدیم ببریمت توحموم زیر دوش اب بذاریمت تا دمایت پایین بیاید. بعد بهت لرز می افتاد که چند تا پتو می انداختیم رویت. همه شب اول بابات بالا سرت بیدار بود و پاشویه می داد و کل روزم من به همراه بابات. خیلی سخت بود خیلی. عفونت گوش هم پیدا کرده بودی. برای اون هم دارو می خوردی. همه داروتم برای اینکه بالا نیاری با آب پرتغال بهت می دادم.چه روزهایی بود خیلی بد بود. الحمد لله بعد از دو روز تبت اومد پایین. دلم برات کباب می شد. وقتی حوله خیس را روی پاهات می خواستیم بذاریم می گفتی "نه نه نه نه". قروبنت برم من. انشا الله همه درد و بلات به...
نویسنده :
مامانی
14:47